بسم الله الرحمن الرحیم
جایگاه انبیاء الهی از منظر مصطفی حسینی طباطبایی و سلفی ها
قسمت نهم
محدوده عصمت انبیاء الهی در مکتوبات مدعی قرآنی
مصطفی حسینی طباطبایی در مکتوبات خویش به نفی عصمت انبیاء پرداخته و آن را به تلقّی و ابلاغ وحی محدود می سازد. ما به اختصار برخی از نظرات وی را ذیلا می آوریم.
مصطفی طباطبایی می نویسد :
« معصوم دانستن انبیاء و امامان در بین علمای شیعه یک مبحث کلامی است نه قرآنی. می گویند اگر ما نتوانیم عصمت پیامبران را ثابت کنیم اعتقادمان نسبت به آنان کم می شود زیرا ممکن است در وحی الهی هم دخل و تصرفی کرده باشند و چون چنین افکاری را الگوی ذهنی خود قرار داده اند آن لغزش هایی را که قرآن کریم از انبیاء مطرح می کند به انحاء گوناگون تأویل کرده معنای دیگری از آن آیات استخراج می کنند. بدین ترتیب به جای اصلاح افکار خویش و انطباق آن با کتاب خدا افکار بشری خود را به قرآن تحمیل کرده اند! شکی نیست که پیامبران در ابلاغ وحی معصوم بوده اند و نمی توانستند تغییری در وحی الهی بدهند، چنانکه در قرآن می خوانیم:
فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا. لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا.( سوره جن/27-28)
یعنی: (و برای آن رسول) از پیش رو و پشت سر (خداوند) نگهبانانی (از قوای ملکوتی) قرار داده است تا بداند که آنها رسالات پروردگارشان را ابلاغ کرده اند و خداوند به آنچه نزد رسولان است احاطه دارد و حساب هر چیز در اختیار اوست.
ادامه مطلب: جایگاه انبیاء الهی از منظر مصطفی حسینی طباطبایی و سلفی ها - قسمت نهم: محدوده عصمت انبیاء الهی در... (2) دیدگاهها
بسم الله الرحمن الرحیم
خطاهای تفسیری مصطفي حسيني طباطبائي
قسمت هفدهم
شمّه ای دیگر از تفسیرهای ذوقی و تاویل های بی دلیل
ادعاهای آقاي مصطفی حسینی طباطبايي در موضوع فهم آيات قرآن با عملكرد ايشان در تفسیر خویش – بیان معانی در کلام ربّانی - مغاير است. ما با ذكر شواهدي چند، نشان داديم كه ايشان به آساني به تأويل نابجاي آيات مي پردازد . اكنون مواردي ديگر را اشاره مي كنيم .
مصطفی طباطبایی می نویسد :
1 – بقره / 255 ( آيه الكرسي ) " وسع كرسيه السماوات والارض "
(( از نظر ما كرسي در اينجا كنايه از سلطنت است و قدرت و احاطه خدا را بر تمام جهان مي رساند . پادشاهي را هم كه مي گويند بر تخت نشسته يعني بر مملكتش اقتدار و فرمانروائي دارد .
(( بيان معاني در كلام رباني ج 1 ص 397 ))
مصطفی حسینی طباطبایی با زير پا قرار دادن نظريه خويش در فهم قرآن ، بدون ذکر هيچ دليل قرآني ، می نویسد : " از نظر ما " كلمه " كرسي" كنايه از سلطنت گرفته شده است . در حالی که اگر تفسير آيات قرآن همواره و توسط هر اندیشمندی با رجوع به سایر آیات ، مقدور بود لازم می آمد که ایشان با قاطعیت در معنای کرسی حکم کند و نظر خویش را به سایر آیات مستدلّ سازد ، نه آنکه صرفا با گزینش معنایی که عبارت آیه را موجّه می سازد اکتفاء نماید . به بیانی دیگر ؛ ترجمه مذکور چه رجحانی نسبت به ترجمه ای دیگر که کرسی را کنایه از علم باریتعالی گرفته ، خواهد داشت ؟ چگونه می توان در میان ترجمه های این چنینی مراد واقعی خدا را از آیه دریافت ؟ در این موارد ، ملاك رسيدن به مراد واقعي حق متعال چیست ؟
بسم الله الرحمن الرحیم
نقد ساختار اعتقادی مصطفی حسینی طباطبایی با عنوان قرآن گرائی
قسمت سوم
مصطفی طباطبایی برای توجیه روش تفسیری خویش از احادیث استفاده ناصواب می کند
در قسمت دوم از مقاله " قرآن گرائی چیست " ، مصطفی حسینی طباطبایی با طرح مثالی از آیات قرآن ( آیه 82 انعام ) به تشریح روش تفسیری خویش پرداخته و این سبک را همان شیوه رسول اکرم ص در توضیح آیات، معرفی می کند . سپس به تبیین روایات نفی ضرب قرآن به قرآن می پردازد .
مصطفی طباطبایی می نویسد :
" مفسران شیعی و سنّی عموما آورده اند که جون آیه 82 از سوره ی انعام بدینصورت نازل شد : الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ « آنان که ایمان آوردند و ایمان خود را با ستمی نیامیختند ، ایمنی از ایشان است و آنها رهیافتگانند .»
بسم الله الرحمن الرحیم
نقد ساختار اعتقادی مصطفی حسینی طباطبایی با عنوان قرآن گرائی
قسمت دوم
ویژگیهای قرآن گرایان از منظر مصطفی طباطبایی
مصطفی حسینی طباطبایی پس از نفی قرآن کفایی ( به معنای؛ قرآن کافی است و مسلمان نیازی به حدیث و سنت ندارد ) ، خود را قرآن گرا معرفی می کند . وی مدعی است سنت رسول خدا ص و روایات صحیح را که موافق قرآن است قبول دارد و البته تصریح نمی کند که صحت سندی را بر مبنای رجال کدام مذهب و مشرب قائل است. سپس سه ویژگی قرآن گرایان را بدین نحو بیان می نماید:
بسم الله الرحمن الرحیم
توحید از منظر مصطفی حسینی طباطبائی و سلفیه
قسمت هشتم
تعریف صحیح عبادت و رسوایی طباطبائی!
در کنکاش پیرامون عقاید توحیدی مصطفی حسینی طباطبائی به مساله عبادت رسیدیم. مشاهده گردید که وی به صورت عامدانه از ارائه تعریفی مشخص و برآمده از کتاب و سنت در مورد «عبادت» حذر داشته و بر اساس نظرات شخصی، مفاهیمی را بر این واژه دینی تحمیل می نماید و از سوی دیگر هرگونه تعریف و برداشت مخالف نظر خود را باطل و گاه در حد شرک اعلام می نماید. در این نوشتار با ارائه تعریفی صحیح از عبادت که مستخرج از قرآن و سنت می باشد، نشان خواهیم داد چرا آقای طباطبائی از ارائه تعریف صحیح عبادت رویگردان بوده است.