بسم الله الرحمن الرحیم
بررسی حدیث دهم نقد کتب دعا وزیارت از سلسله مقالات در نقد کتاب " نقد کتب حدیث نوشته مصطفی حسینی طباطبایی "
مصطفی حسینی طباطبایی در کتاب " نقد حدیث " چنین می نویسد :
سيد بن طاووس در کتاب «اقبال الاعمال» در فضيلت ماه شعبان مينويسد «عن النبي - -صلى الله عليه وسلم- - أنه قال: من صلي أول ليلة من شعبان اثنتي عشرة رکعة يقرء في کل رکعة فاتحة الکتاب و قل هو الله احد خمس عشرة مرة
اعطاه الله تعالي ثواب اثني عشر ألف شهيد و کتب له عبادة اثنتي عشرة سنة و خرج من ذنوبه کيوم ولدته امه و اعطاه الله بکل آية في القرآن قصرا في الجنة»![1]
يعني: «از پيامبر -صلى الله عليه و آله - روايت کردهاند که فرمود: هر کس در شب اول شعبان دوازده رکعت نماز گزارد و در هر رکعت، فاتحه الکتاب و قل هو الله احد را پانزده مرتبه بخواند، خداوند پاداش دوازده هزار شهيد را به او ميدهد و ثواب دوازده سال عبادت را برايش مينويسد و از گناهان خود بيرون ميآيد همانند روزي که مادرش او را زاده بود و خداوند به تعداد هر آيهاي در قرآن (يعني 6236 آيه) قصري در بهشت بدو ميبخشد».
خوشبختانه اين روايت سند ندارد و گرنه، شهداي راه خدا بسيار مغبون ميشدند زيرا اگر بجاي جانبازي در راه حق، نماز مزبور را ميخواندند دوازده هزار مرتبه، پاداش بيشتري نصيب ايشان ميشد!
متاسفانه نگاه کاسب کارانه در اعمال و عبادات و عدم تفقه و تفکر در روایات بعلاوه ناخالصی در رفتار و قصد قربت ، آفتی است که حتی مدعیان دلسوزی در دین را به ورطه اشتباهات کودکانه و سطحی می اندازد.
اینکه کسی حسب ظاهر در مقام متفکر و یا مفسر علوم دینی و قرآنی این اندازه قشری و بی مایه به مقایسه دو عمل مشروع و سپس وهن آن بپردازد یا سر عناد و خصومت دارد و یا از سفاهت و بلاهت اوست. البته این نحو تحلیل و نگرش در رابطه با روایات متعددی از آقای طباطبایی به قلم نقد درآمده که در جای خود پاسخ داده شده است[2]. علی ای حالِ مجدداً و به حسب وظیفه در روشنگری ودفاع از روایات نورانی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام پاسخ مختصری به شبهه مذکور می دهیم .
در ابتدا به این جمله از طباطبایی توجه فرمایید :
"خوشبختانه اين روايت سند ندارد و گرنه، شهداي راه خدا بسيار مغبون ميشدند زيرا اگر بجاي جانبازي در راه حق، نماز مزبور را ميخواندند دوازده هزار مرتبه، پاداش بيشتري نصيب ايشان ميشد!"
فارغ از این که این روایت سند دارد یا خیر و یا چقدر به اسناد آن می توان تکیه کرد باید ببینیم که آیا استدلال آقای طباطبایی در خصوص مقایسه دو عمل جهاد و نماز مزبور و احساس غبن شهدای راه خدا موجه است؟ یا خیر . و یا اساسا ً قیاس مذکور قیاس مع الفارق است؟ یا خیر.
الف : بیان ثواب های کم یا زیاد معیار صحت و سقم حدیث
اولاً آن چه مسلّم است اکثر علمای علم حدیث به چنین معیاری _ثواب های کم یا زیاد معیار صحت و سقم حدیث_ برای تشخیص درجات روایات تکیه نکرده و نهایتاً اگر درک بخشی از روایت برای آنان ساده نباشد با جمله " والله اعلم " قضاوت راجع به روایت را به متخصصان و زمان های دیگر وا گذاشته اند.
ثانیا قرار دادن ثواب دوعمل در دو کفه ترازو و برآورد میزان سنگینی هر کدام ، بدون در نظر گرفتن بعضی از مقدمات مانند شرایط زمان و مکان و شخص ، که به هریک از اعمال بار می شود کار نسنجیده ای است و عمل شخصی را تداعی می کند که دزدی نان می کرد وآن را به فقرا می بخشید و در توجیه عمل خود با یک محاسبه سر انگشتی معتقد بود در ازای دزدی یک گناه و در مقابل انفاق ده ثواب دارد و تفاضل آن یعنی نه ثواب در کارنامه عملش ذخیره می شود .در حالی که قرآن می فرماید: إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ[3] وخطاب به منافقین میفرماید: لَنْ يُتَقَبَّلَ مِنْكُمْ[4]
ب : زیان کاری شهیدان در مقایسه با نمازگزاران
با کمی دقت دربیان این نظر به دو موضوع پی می بریم:
اول : مفروضات مستتر در تحلیل آقای طباطبایی در مقایسه دو نفر یکی با جهاد کردن و به شهادت رسیدن و دیگری با اقامه نماز مستحبی چیست ؟
1- اولین فرض این است که دو نفر همزمان به دو عمل جهاد واجب و نماز مستحبی فراخوان شده اند و در پایان عمل و در روز حساب ، به یکی گفته اند شهید شده ای و یک اجر برده ای و به دیگری گفته اند تو نماز شب اول شعبان به جا آورده ای و دوازده هزار اجر نصیبت شده است.
2 - دومین فرض این است که این اعمال در تاریخ اسلام برای اولین بار رخ داده و تاکنون این تجربه برای کسی پیش نیامده تا این سوال برای مومنان مطرح شود و متعاقب آن ، عمل پر منفعت تر انتخاب شود .
3- سومین فرض این است که شهید از ابتدای عمرش فقط یک عمل داشته وآن هم شهادت است و از فیض نماز مستحبی محروم بوده لذا با حسرت به نمازگزار نگریسته و از بی اطلاعی خود نسبت به میزان ثواب اعمال و انتخاب غیر صحیح ، احساس زیان می کند؟ و در طرف دیگر نماز گزار به هوش و زکاوت خود در انتخاب راه پر منفعت می بالد.
همان گونه که ملاحظه می شود احساس غبن در اعمال ، زمانی حاصل می شود که عامل، نگاه "کاسب کارانه" به آن عمل داشته باشد و نه انجام تکلیف با قصد قربت . و این در حالی است که مومن واقعی با انجام تکلیف در پی کسب رضای خداوند است نه ثواب زیاد وکم "چون که صد آمد نود هم پیش ماست"
از طرف دیگر ، فیض شهادت_به معنای قتل فی سبیل الله _آخرین عملی است که از یک مومن ظاهر می شود وبه عبارت دیگرخداوند متعال در تمام طول عمر یک فرد با ایمان به او فرصت جمع آوری(به گفته آقای طبا طبایی) همین " ثوابهاي عجيب و غريب و بسيار مبالغهآميز دربارة کاري سهل و آسان" را می دهد و در پایان عمر چنانجه به فیض شهادت رسید "طوبی له و حسن مآب"
پس فرصت بهره بر داری از رحمت و فیوضات الهی منحصر به یک فرد نیست و هرکس به اندازه همت و توفیقات خود از این خوان با برکت توشه می گیرد و آقای طباطبایی نباید نگران شهدا باشند زیرا این لطف شامل حال ایشان هم می شود.
دوم: منظور نکردن مفروضات پنهان در "اعمال "
ابتدا باید متذکر چند نکته باشیم که در روشن شدن این بحث مفید است.
اول اینکه هیچ عمل واجبی جایگزین و یا نافی عمل واجب و یا مستحب دیگری نیست مثلاً نمی شود به جای یک رکعت نماز واجب صد روز روزه بر خود واجب کنیم و به طریق اولی هیچ عمل مستحبی نمی تواند جایگزین عمل واجب شود. و بدیهی است که در روایات _و نیز همین روایت_ توصیه نشده که به جای انجام عمل واجب جهاد فی سبیل الله ، عملی مستحبی انجام شود .
دوم اینکه درجات و مقامات افعال یکسان نیست مثلاً در مقام شهادت بعضی ، سیدالشهدا هستند مانند جناب حمزه _عموی پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله _ و امام حسین علیه السلام ویا شهدایی که سایر شهدا به مقام آنها غبطه می خورند همچون جعفر طیّار و قمر بنی هاشم علیهماالسلام
سوم این که ملکوت افعال با بیان معصومین علیهم السلام روشن می شود والّا ما نمی توانیم با مقیاس های عادّی وزن اعمال را بسنجیم و به آنها ثواب و عقاب اختصاص دهیم.
به عنوان مثال: وقتی مسلمانان از سریه ای باز گشتند پغمبر اکرم صلی الله علیه وآله خطاب به ایشان فرمودند "مرحبا به قومی که جهاد اصغر را انجام دادند ولی هنوز جهاد اکبر باقی مانده " سوال کردند که جهاد اکبر چیست و حضرت فرمودند : "جهاد نفس"[5]
حال نمی توان گفت کدام عمل مشکل تر و به تبع آن دارای ثواب بیشتر است مگر بر اساس بیان رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله. و حالا به همان دلیلی که آقای طباطبایی در ردّ روایت فوق الذکر مدعی هستند، قاعدتاً باید مجاهدان مذکور احساس غبن کنند که چرا به جای آن همه زحمت و زخم و درد ، در مسجدالنّبی به تهجّد و عبادت و خود سازی که جهاد اکبر است نپرداختند؟
البته بیان این نکته ضروری است که ما نیز در این مقال به دنبال تعیین تکلیف کردن و برآورد وزن اعمال بندگان خداوند متعال نیستیم زیرا بنده ، بنده خدا و ملک ، ملک خداست و به هر کس _بنا بر حکمت خود_ هرچه بخواهد میدهد[6] . ولی می خواهیم بگوییم برای خداوند متعال بخشش زیاد برای عمل _به ظاهر_ قلیل معونه ای ندارد زیرا او عمل قلیل بندگان را پاداش کثیر میدهد[7] و لطف ورحمت و مغفرتش از عمل و گناه ما وسیع تر است[8]
حال با تذکّرات فوق می توان به مفروضات مستتر در اعمال "شهادت" و "نماز مستحبی"اشاره ای کوتاه داشت.
اولاً "مقام شهید" غیر از "ثواب شهید" است مانند کسی که مدرک دکترا دارد با کسی که دکترای افتخاری گرفته.البته همان گونه که اشاره شد اینجا درصدد مقایسه افعال ومقامات ملکوتی با اوزان مادی نیستیم ولی برای تقریب به ذهن ناگزیر از بهره برداری از مثال های محسوس می باشیم اگر پاداش عبادتی اجر شهید است به معنی اختصاص جایگاه شهید نیست و البته با توجه به مطالب ذکر شده درخصوص جایگاه متفاوت شهدا، ما از درک این مقام چه در پایین ترین رتبه و چه بالاترین آن عاجزیم وفقط درصدد یادآوری بیان خداوند متعال هستیم که میفرماید: وَ ادْخُلىِ جَنَّتىِ[9](در بهشت اختصاصی خودم وارد شو). و یا آنجا که می فرماید: و هرگز گمان مبر آنان كه در راه خدا كشته شدند مردهاند، بلكه زندهاند و نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند.[10]
ثانیا خداوند متعال در بخشش بی حد مبسوط الید است . به این آیه توجه کنید :[11]
قُلْ يا عِبادِ الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذينَ أَحْسَنُوا في هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ
بگو: اى بندگان مؤمنم! از پروردگارتان پروا كنيد. براى كسانى كه در اين دنيا اعمال شايسته انجام دادهاند، پاداش نيكى است و زمين خدا گسترده است [بر شماست از سرزمينى كه دچار مضيقه دينى هستيد به سرزمينى ديگر مهاجرت كنيد]. فقط شكيبايان پاداششان را كامل و بدون حساب دريافت خواهند كرد.
در پایان لازم میدانیم که به این نکته تذکر دهیم که تلاوت قرآن و خواندن سور مختلف آن چه بصورت مستقل و چه در قالب نماز، دارای فضائلی است که خود محل تعمق و توجه است.
به عنوان مثال در روایات نبوی صلی الله علیه وآله واهل بیت علیهم السلام و نیز منابع اهل سنت فضائل زیادی برای قرائت سور مختلف قرآن مجید ذکر شده است :
عن أَبي أُمامَةَ رضي اللَّه عنهُ قال: سمِعتُ رسولَ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم يقول:
« اقْرَؤُا القُرْآنَ فإِنَّهُ يَأْتي يَوْم القيامةِ شَفِيعاً لأصْحابِهِ » رواه مسلم.
از ابو امامه رضی الله عنه روايت شده که گفت:
از رسول الله صلی الله عليه وسلم شنيدم که می فرمود: قرآن را تلاوت کنيد، زيرا قرآن در روز قيامت آمده و برای يارانش شفاعت می کند.
به حکم روایات متعدده هم از طرق عامه، هم از طرق خاصه، قرائت یک سوره (قل هو الله احد) ثلث تورات، ثلث انجیل، ثلث زبور، ثلث قرآن، حساب می شود،.
درباره عظمت تلاوت سوره توحید، روایات عجیبی در میان فرمایشات معصومین علیهم السلام آمده است؛
از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند: «هر کس که قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را هنگام خواب سه مرتبه بخواند، خداوند پنجاه هزار ملک را بر او موکّل مینماید تا در آن شب حراستش کنند».(الکافی، ج 2، ص 620)
در منابع اهل سنت نیز روایات کثیری در این خصوص داریم از جمله:
عن أَبي سعيدٍ رافعِ بنِ المُعلَّى رَضيَ اللَّه عَنْهُ قال: قال لي رسولُ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « أَلا أُعَلِّمُكَ أَعْظَم سُورةٍ في الْقُرْآنِ قَبْلَ أَنْ تخْرُج مِنَ المَسْجِدَ؟ فأَخَذَ بيدِي، فَلَمَّا أَردْنَا أَنْ نَخْرُج قُلْت: يا رسُولَ اللَّهِ إِنَّكَ قُلْتَ لأُعَلِّمنَّكَ أَعْظَمَ سُورَةٍ في الْقُرْآن؟ قال: «الحَمْدُ للَّهِ رَبِّ العَالمِينَ هِي السَّبْعُ المَثَاني، وَالْقُرْآنُ الْعَظِيمُ الَّذي أُوتِيتُهُ » رواه البخاري.
از ابو سعيد رافع بن معلی رضی الله عنه روايت شده که گفت:
رسول الله صلی الله عليه وسلم برايم فرمود: آيا پيش از اينکه از مسجد برآئی بزرگترين سوره ای را در قرآن برايت نياموزم؟ پس دست مرا گرفت و چون خواستيم که برآئيم گفتم: يا رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمودی که بزرگترين سوره در قرآن را بتو می آموزم!
فرمود: الحمد لله رب العالمين، سبع مثانی و قرآن عظيمی است که به من داده شده است.
وعن أَبي سعيدٍ الخُدْرِيِّ رضيَ اللَّه عنه أَنَّ رسولَ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قالَ في: قُلْ هُوَ اللَّه أَحَد: « والَّذِي نَفْسي بِيدِه، إِنَّهَا لَتَعْدِلُ ثُلُثَ القُرْآنِ » .
وفي رواية: أَنَّ رسولَ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قالَ لأَصْحابِه: « أَيَعْجِزُ أَحَدُكُم أَنْ يقْرَأَ بِثُلُثِ الْقُرْآنِ في لَيْلَةٍ » فَشَقَّ ذلكَ علَيْهِم، وقالُوا: أَيُّنَا يُطِيقُ ذلكَ يا رسولَ اللَّه؟ فقال: «قُلْ هُو اللَّه أَحَد، اللَّهُ الصَّمَد: ثُلُثُ الْقُرْآنِ » رواه البخاري.
از ابو سعيد خدری رضی الله عنه روايت است که:
رسول الله صلی الله عليه وسلم در بارهء قل هو الله احد فرمود: سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، که اين سوره با 3/1 قرآن برابر می کند.
و در روايتی آمده که رسول الله صلی الله عليه وسلم برای اصحابش فرمود:
آيا عاجر می شود يکی از شما که 3/1 قرآن را در يک شب بخواند! اين امر برای شان سخت تمام شد و گفتند: يا رسول الله صلی الله عليه وسلم کداميک ما قدرت اينکار را دارد؟
فرمود: قل هو الله احد الله الصمد 3/1 قرآن است.
وعنْهُ أَنَّ رَجُلاً سمِع رَجُلاً يَقْرَا: « قَلُ هُوَ اللَّه أَحدٌ » يُردِّدُها فَلَمَّا أَصْبَحَ جاءَ إِلى رسولِ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم، فَذَكَرَ ذلكَ لَهُ وكَانَ الرَّجُلُ يتَقَالهُّا فَقَالَ رسولُ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « والَّذي نَفْسِي بِيَدِه، إِنَّها لَتَعْدِلُ ثُلُثَ الْقُرْآنِ » رواه البخاري.
غرض ازبیان و ارائه فضائل قرائت سور قرآن مجید خصوصاً سوره توحید این است که ببینیم در روایت مذکور که به قول آقای طباطبایی "خوشبختانه سند هم ندارد" چه مطلب ناصوابی وجود دارد .آیا خواندن دوازده رکعت نماز با مجموع یکصد و هشتاد بار تلاوت سوره حمد و توحید که فضائل تلاوت آنها ذکر شد با توجه به معانی بلند هرکدام از این سور همراه با اقرار به وحدانیت خدای متعال که اساس دعوت پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله است باید کاری کم ارزش تلقی گردد ؟ به اینها اضافه می شود فضائل تکبیرها و تهلیل ها و رکوع و سجود و اذکار آن ها و سایر ارکان و اعمال در این دوازده رکعت در ابتدای ماه شعبان که ماه پیامبر اکرم است. البته تاکید می کنیم که هیچگاه یک عمل مستحب _هر چقدر هم که باارزش باشد_ نافی وظائف بندگان در ادای فرائض و واجبات شرعی نیست و عمل استحبابی در ظرف و جایگاه خودش دارای ارزش و خواص تربیتی است و همان گونه که گفته شد مقایسه دو عمل واجب و مستحب و نیز توزین نتایج عمل به هریک ، قیاس مع الفارق است.
والسلام
--------------------------------------------------
[1]-إقبال الأعمال (في فضل شعبان المعظم)، ص 193
[2]-به سایر مقالات در وبلاگ مراجعه شود
[3]-المائده(5)/ آیه 27
[4]-التوبه(9)/ آیه 53
[5]-مرحبا بقوم قضوا الجهاد الأصغر وبقي عليهم الجهاد الأكبر )
[6]-آل عمران(3)/آیه 26
قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ
[7]-النور(24)/آیه 38
لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ يَزيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ
بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 47 - ص 36
.. يا من يعطي الكثير بالقليل ..
[8]- شوری (42)/آیه 19
اللَّهُ لَطيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزيزُ
مستدرك الوسائل - الميرزا النوري - ج 5 - ص 84 - 85
اللهم ان مغفرتك أرجى من عملي ، وان رحمتك أوسع من ذنبي ، اللهم إن كان ذنبي عندك عظيما ، فعفوك أعظم من ذنبي..
[9]-الفجر(89)/آیه 27 الی 30
[10]-آل عمران(3)/ آیه 169
[11]-الزمر(39)/ آیه 10