بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی و نقد کتاب "آیه تطهیر و ارتباط آن با عصمت ائمه"

قسمت اول

 

یکی از بازدیدکنندگان در خواست نموده بودند که کتاب " آیه تطهیر و ارتباط آن با عصمت ائمه" نوشته دکتر طه بن حامد الدلیمی  که توسط آقای اسحاق دبیری ترجمه و در فضای اینترنت منتشر شده و همچنین توسط دولت سعودی که این روزها به کشتار شیعیان بحرین مشغول است چاپ و برای انحراف شیعیان از مذهب تشیع در اختیار حجاج بیت الله الحرام قرار می دهد را بررسی و پاسخ دهیم. 

ابتدا به بررسی و نقد مقدمه کتاب می پردازیم و بعد دیگر قسمتهای کتاب را پاسخ خواهیم داد.

 

 زیر بنای استدلال نویسنده کتاب:

زیر بنای استدلال فکری نویسنده کتاب بر فرضیه زیر استوار است:

 (    قرآن كريم تنها منبع هدایت است  )

 (  خداوند هدایت را در قرآن منحصر کرده )

ادعا ی نویسنده کتاب از این جهت که  قرآن کریم کلام خدا و منبع هدایت انسانها و  نور و هدایت می باشد، صحیح است، اما خود قرآن دیگرانی را در کنار و  همدوش خود  منبع هدایت  معرفی میکند و این مطلب هم از آیات  قرآن استنباط میشود .

اگر هدف نویسنده همان کلام معروف عمر باشد که گفت :  حسبنا کتاب الله .   این سخن غلط است، به دلیل آنکه نه خود عمر به گفته خود عمل کرده نه دیگران به گفته او عمل کرده و یا می‌کنند، زیرا  برای هر فرض دینی از قبیل نماز، چگونگی  روزه،  حج، زکات به سراغ کتاب و سنت میروند .

زمانی هم که سنت رسول خدا که غیر قرآن است، یکی دیگر از مبانی هدایت برای مسلمین باشد ، پس استدلال به   " حسبنا کتاب الله " و یا ادعای نویسنده کتاب که گفته است  (    قرآن كريم تنها منبع هدایت است  )  و یا  (  خداوند هدایت را در قرآن منحصر کرده )    باطل است .

سنت به عنوان یکی از منابع هدایت در قران:

مسلمین سنت رسول خدا را هم براساس دستور  قرآن مبنا قرار دادند:

وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ  

 مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّه‏ 

 وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى‏

بنا براین نمی توان اوامر  رسول خدا را بر اساس  دستور قرآن  نادیده گرفت .

 

هدایت الهی با دو پایه قرآن و عترت:

نویسنده کتاب  سه آیه

(  ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقين‏ )

(  قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهْدَى‏  )

(  فَبِأَىّ‏ حَدِيثِ بَعْدَهُ يُؤْمِنُون‏ )

را دلیل بر انحصار هدایت الهی توسط قرآن گرفته است .

آیات فوق در کتاب آسمانی قرآن به صورتهای ذیل  آمده است:

وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى‏ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ (120  بقره )

و هرگز يهوديان و ترسايان از تو راضى نمی‏شوند، مگر آنكه از كيش آنان پيروى كنى. بگو: «در حقيقت، تنها هدايتِ خداست كه هدايت [واقعى‏] است.» و چنانچه پس از آن علمى كه تو را حاصل شد، باز از هوسهاى آنان پيروى كنى، در برابر خدا سرور و ياورى نخواهى داشت.

قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُنا وَ لا يَضُرُّنا وَ نُرَدُّ عَلى‏ أَعْقابِنا بَعْدَ إِذْ هَدانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّياطينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرانَ لَهُ أَصْحابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى‏ وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمينَ (71 انعام )

بگو: «آيا به جاى خدا چيزى را بخوانيم كه نه سودى به ما مى‏رساند و نه زيانى و آيا پس از اينكه خدا ما را هدايت كرده از عقيده خود بازگرديم؟ مانند كسى كه شيطانها او را در بيابان از راه به در برده‏اند، و حيران [بر جاى مانده‏] است؟ براى او يارانى است كه وى را به سوى هدايت مى‏خوانند كه:» به سوى ما بيا. «بگو:» هدايت خداست كه هدايتِ [واقعى‏] است، و دستور يافته‏ايم كه تسليم پروردگار جهانيان باشيم.

در این دو آیه مورد خطاب رسول است تا دیگران بفهمند که حرف یهود و نصاری و خواندن غیر خدا  در انتها منجر به اعتقادات اعقابشان ( بت پرستی  ) می شود و خدا وند می فرماید که فقط هدایت خدا که در دین اسلام بروز یافته است، هدایت واقعی است .

نویسنده  قسمتی از این دو آیه را آورده و نتیجه گرفته (  قرآن كريم تنها منبع هدایت است  )  در صورتی که آیه اصل هدایت را بخدا نسبت می دهد نه اینکه هدایت را منحصر در قرآن کرده باشد .

وقتی ما طبق این آیه فهمیدیم که قرآن هدایت است،  برای اینکه دریابیم منبع یا منابع هدایت کدامین حقایق می باشند  باید به سراغ کل قرآن برویم . اگر قرآن هدایت را منحصر در خود کرده باشد  همه باید بپذیرند، ولی اگر قرآن سخنی غیر از آنچه که طه دلیمی می گوید  فرموده باشد، به  چه مجوزی نویسنده فقط  قرآن كريم را تنها منبع هدایت معرفی می کند .

در آیاتی چون:

النساء: 59   يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ

الأنفال 1    وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ

النساء  80   مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ

الحشر: 7   وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقابِ

النجم:3 و  4   وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى‏

 حصرمورد ادعای نویسنده شکسته شده است .

نویسنده کتاب برای تقویت  فرضیه اش به  آیه   فَبِأَيِّ حَديثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ  استشهاد کرده است .

 این آیه در دو سوره از قرآن  مطرح شده است:

 1 - المرسلات: 50   فَبِأَيِّ حَديثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ 

 در این سوره خداوند ده مرتبه کسانی را که قرآن را تکذیب کردند مورد  خطاب قرار داده است:   وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبينَ  و  در انتها ی آیه فرموده است:

  فَبِأَيِّ حَديثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ   

2 -  سوره الأعراف: 185   أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا في‏ مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْ‏ءٍ وَ أَنْ عَسى‏ أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَديثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ

طرف خطاب خدا مشرکین می باشند که اعتقادی بخدا ندارند و قدرت خدا در آسمان و زمین را دیده و باز خدا را رها کرده اند .

این آیات نمی تواند ادعای نویسنده را  مبنی بر انحصار هدایت الهی  توسط قرآن اثبات کنند .

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید