بسم الله الرحمن الرحیم

تحریف کتاب شاهراه اتحاد توسط سایت العقیده

قسمت دوم

 

مقدمه:

اینجانب پس از آن که خداوند متعال راه صحیح را برایم مشخص نمود،‌ بر آن شدم افکار و کتب کسانی را که در گذشته بر من تاثیر گذار بودند بررسی و نقد کنم . امیدوارم ارائه این تحقیق بحول و قوه الهی باعث جلو گیری از لغزش دیگران شود، بر این اساس در سال 1388 تصمیم به نقد و بررسی کتاب (شاهراه اتحاد بررسی نصوص امامت ) آقای قلمداران گرفتم . حقیر نسخه قدیمی کتاب یاد شده را داشتم، و نسخه اینترنتی آن کتاب را یکی از دوستان به من داد و لذا تصمیم گرفتم از آن استفاده کنم.

در حین کار متوجه شدم که قسمت هائی از مطالب این کتابِ اینترنتی با عقاید و نوشته های آقای قلمداران و برقعی سازگار نیست و همین مطلب باعث شد که نسخه اینترنتی را با نسخه اصلی آقای قلمداران مقایسه کنم. پس از مقایسه دو کتاب متاسفانه مشخص شد که سایت العقیده، این کتاب را بسیار زننده تحریف کرده است و این تحریف بگونه ای است که قلب هر انسان آزاده ای را جریحه دار می کند. این سایت سعودی متاسفانه موضوعاتی را که با آقایان قلمداران و برقعی هم عقیده نبوده است، به راحتی از اصل کتاب حذف کرده و یا مطالبی را که تراوشات فکری خودشان بوده،‌ و ای بسا مخالف افکار آقایان قلمداران و برقعی هم باشد،‌ به اصل کتاب اضافه کرده است.

 

در مقدمه کتاب منتشر شده توسط سایت العقیده کشور سعودی،‌ ادعا شده است که آقایان قلمداران و برقعی سنی شدند، حال آنکه با شناختی که من از آن دو نفر دارم و در آثارشان نیز موجود است،‌ این ادعا دروغی بزرگ و ناروا در مورد کسانی است که از دنیا رفته اند،‌ علاوه بر اینکه اینجانب سالها با آن دو آشنا بوده و از عقیده و اخلاقیات و آثار آنها خبر دار می باشم. ان شاءالله از میان مطالب و نوشتار آنها،‌ این موضوع را روشن می سازم تا خوانندگان عزیز ملاحظه کنند. هدف سایت " عقیده " و همفکرانشان اطلاع رسانی صحیح نیست،‌ بلکه با سوء استفاده از اعتماد مردم قصد دارند با دروغ به اهداف پلید خود برسند، لذا با این شیوه حق پوشی میکنند. چقدر خوب و خدا پسندانه است انسان حق را بگوید تا هر کس آزادانه راه خود را انتخاب کند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم میفرماید : قُلِ الْحَقَّ وَ لَوْ عَلَى نَفْسِكَ حق را بگو حتی اگر بضرر خودت باشد.  قرآن، مومنین را به عدالت فرامی خواند و می فرماید:‌ دشمنی ،‌شما از عدالت خارج نکند يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‏ أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‏ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ 8 مائده اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! قيام كننده براى خدا و شاهدان به عدل و داد باشيد و البته نبايد دشمنى عده‏ اى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد. دادگرى كنيد كه آن به تقوا نزديك‏تر است، و از خدا بترسيد كه خدا به آنچه انجام می دهيد آگاه است و خداوند اهل کتاب را که حق را پنهان می کردند مورد سرزنش قرار داده است: يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُون 71 آل عمران اى اهل كتاب! چرا حق را به باطل در مى‏ آميزيد و حقيقت را با اين كه مى‏دانيد پنهان مى‏كنيد؟ وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُون 42 بقره و حق را به باطل نياميزيد و حقيقت را پنهان نكنيد در حالى كه مى‏دانيد.‏

در ادامه کل مقدمه ناشر را ذکر کرده و انحرافات آن را مشخص می کنیم. مقدمه ناشر (برگرفته از مقدمه خرافات وفور در زیارات قبور نوشته آقای برقعی):‌ خواننده گرامی! شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که گاهی فلان موضوع طوری گنگ و مبهم می نماید که تشخیص آن مقدور نیست، یا یک خبر از راه دور تا زمانی که مستند ثابت نشود به اندازه‌ای برای شما گیج کننده و خسته کننده است که شما را کلافه می کند بویژه اگر موضوع خیلی مهم باشد، کشمکش مذاهب و مکاتب اعتقادی و فکری قرن هاست ادامه دارد و در این اواخر با پیشرفت علم و تکنولوژی و رشد چشمگیر اقتصاد و اسباب و امکانات نشر و پخش و دعوت پر و پا قرص بسیاری از این مذاهب و مکاتب اعتقادی و فکری راه تبلیغات و پروپاگاندا را در سطح خیلی قوی و گسترده ای پیش گرفته اند بگونه ای که شاید برای خیلی ها حتی کسانی که اهل فکر و مطالعه هستند صدها شبهه و اشکال ایجاد کرده اند, یکی از قوی‌ترین و قدرت مندترین این مذاهب اعتقادی مذهب شیعه اثنی عشری است که گر چه پنج درصد (5%) مسلمانان جهان را بیشتر تشکیل نمی دهند اما بدلیل داشتن امکانات سیاسی و اقتصادی گسترده چنان طوفانی از تبلیغات و شایعات و شبهات بپا کرده اند که خودشان هم در شگفت اند، بخشی از این تبلیغات متعلق به موضع به اصطلاح خودشان «استبصار» [منظور از استبصار یعنی راهیاب شدن و هدایت یافتن از مذهب اهل سنت به مذهب شیعه اثنی عشری] است.

مبلغان مذهب اثنی عشری به گزاف مدعی هستند که تعدادی از شخصیت های عمده اهل سنت از عقیده خودشان برگشته و مذهب اثنی عشری را پذیرفته اند اما دریغ از یک سند و مدرک قاطع، گاهی مصری و گاهی اردنی و گاهی آسیایی و گاهی اروپایی و آفریقایی مستبصر می شوند، نه افراد عادی بلکه علماء و دانشمندان، جالب اینکه این فتوحات مبین! زیر عبای وحدت و تقریب انجام می گیرد!. در این اسلام ناب! تناقض زیاد است این هم یکی!، اگر وحدت و تقریب است این ادعاها چیست؟! اگر هدف و برنامه «استبصار» اهل سنت است پس شعار وحدت و تقریب چه معنایی دارد؟! اگر این ادعاها درست می بود حداقل این تناقض هم کمی وزن می داشت اما کجاست استبصار و هدایت علماء و شخصیتهای اهل سنت؟! چند نفر گمنام و بی هویت به خود اجازه داده و برایشان سوژه ساخته اند که گویا اینها هدایت شده اند یا عده ای عوام از فلان کشور آفریقایی یا آسیایی به خاطر سد رمق و فرار از شرایط سخت زندگی فقیرانه تن به شیعه شدن و حتی نصرانی شدن می دهند! اما کجاست «استبصار» علماء و شخصیتهای اهل سنت؟! اما در عوض شخصیتهای بزرگ و حقیقی که با علم و دانش و عقل و منطق از خرافات روی گردانیده و راه حق را انتخاب کرده اند آقایان سعی می کنند که آنها را در تاریکی مطلق نگه دارند و هیچ گونه اثری از آنان بدست مردم نرسد.

اما این واقعیت است که این شخصیتهای بزرگواری که از تشیع به مذهب اهل سنت روی آورده اند نه تنها عالمند بلکه مانند سایر اهل سنت همواره داعی وحدت حقیقی بوده و هستند، غیر از آیت الله سید ابوالفضل برقعی قمی مؤلف این کتاب که ایشان را با قلم خودشان خواهید شناخت چند شخصیت را به طور نمونه معرفی می کنیم : 1. آیت الله سید علی اصغر بنابی تبریزی 2. علامه سید اسماعیل آل اسحاق خوئینی زنجانی 3. استاد حیدر علی قلمداران قمی 4. آیت الله شریعت سنگلجی تهرانی 5. دکتر یوسف شعار تبريزی 6. مهندس محمد حسین برازنده مشهدی 7. حجت الإسلام دکتر مرتضی رادمهر تهرانی 8. علی رضا محمدی تهرانی 9. استاد علی محمد قضیبی بحرینی 10. آیت الله العظمی محمد بن محمد مهدی خالصی عراقی 11. آیت الله اسدالله خرقانی 12. دکتر صادق تقوی, استاد صادق دانشگاه تهران 13. دکتر علی مظفریان شیرازی تقریبا تمامی شخصیتها از خود آثار علمی و تحقیقی به جای گذاشته‌اند، امیدواریم پس از مطالعه این کتاب خوانندگان عزیز خود قضاوت کنند که حق چیست و حق جو کیست و چه کسانی باید راه استبصار را بپیمایند!.

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید