بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی و نقد کتاب "خرافات وفور در زیارات قبور" نوشته سید ابوالفضل برقعی

قسمت نهم

عالم قبر و برزخ در سخنان حضرت علی علیه السلام - (بخش سوم)

درمقاله پیشین گفتیم : از فرمایش حضرت علی علیه السلام اینگونه بر می آید كه روح پس از دفن شدن بدن در قبر ، دچار تنگي و فشار است و کتاب و سنت حالات حیاتی در عالم قبر و برزخ را متعلق به روحی می داند که فهم و شعور دارد ، نه از آن جسم مرده و بی حرکت .

اکنون در ادامه سخن به تذکرات دلنشین مولای متقیان و امیر مومنان علی (ع) در توجه دادن آدمیان به آخرت گوش جان می سپاریم :

لَاهِيَةٌ عَنْ رُشْدِهَا سَالِكَةٌ فِي غَيْرِ مِضْمَارِهَا

و غافلست از هدايت و رستگارى و در غير مسير خويش راه مى‏پيمايد

كَأَنَّ الْمَعْنِيَّ سِوَاهَا وَ كَأَنَّ الرُّشْدَ فِي إِحْرَازِ دُنْيَاهَا

گويا مقصود بغير ايشان است و گويا هدايت و رستگارى آنان در گرد آوردن دنيا است

وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَجَازَكُمْ عَلَى الصِّرَاطِ وَ مَزَالِقِ دَحْضِهِ وَ أَهَاوِيلِ زَلَلِهِ وَ تَارَاتِ أَهْوَالِهِ

و بدانيد كه عبور شما بر صراط است كه قدمها از لغزش بر آن لرزان و شخص دچار هول و ترس بسيار گردد

فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ تَقِيَّةَ ذِي لُبٍّ شَغَلَ التَّفَكُّرُ قَلْبَهُ

پس اى بندگان خدا از خدا بترسيد مانند ترسيدن خردمندى كه فكر و انديشه دل او را مشغول ساخته

وَ أَنْصَبَ الْخَوْفُ بَدَنَهُ وَ أَسْهَرَ التَّهَجُّدُ غِرَارَ نَوْمِهِ

و خوف و ترس بدنش را رنجور نموده و شب زنده داری خواب از چشمانش ربوده است

وَ أَظْمَأَ الرَّجَاءُ هَوَاجِرَ يَوْمِهِ وَ ظَلَفَ الزُّهْدُ شَهَوَاتِهِ

و اميد او را در وسط روزها تشنه نگاه‏داشته و بى علاقه‏گى به دنيا خواهشهاى نفس را از او باز داشته

وَ أَوْجَفَ الذِّكْرُ بِلِسَانِهِ وَ قَدَّمَ الْخَوْفَ لِأَمَانِهِ

و ذكر خدا به زبانش جارى است و ترس را براى در امان بودن مقدّم داشته

وَ تَنَكَّبَ الْمَخَالِجَ عَنْ وَضَحِ السَّبِيلِ وَ سَلَكَ أَقْصَدَ الْمَسَالِكِ إِلَى‏ النَّهْجِ الْمَطْلُوبِ

و از گفتار و كردارى كه او را از راه راست و آشكار باز دارد چشم پوشيده و براى رسيدن براه راست روشن كه مطلوبست در راستترين راهها سير كرده

وَ لَمْ تَفْتِلْهُ فَاتِلَاتُ الْغُرُورِ وَ لَمْ تَعْمَ عَلَيْهِ مُشْتَبِهَاتُ الْأُمُورِ

و فريب خوردن كه بسيار مانع است او را باز نداشته و مشتبهات بر او پنهان نيست

ظَافِراً بِفَرْحَةِ الْبُشْرَى وَ رَاحَةِ النُّعْمَى فِي أَنْعَمِ نَوْمِهِ

مظفّر و خرسند است به شادى بهشت و به آسايش و خوشى بسيار در آسوده ترين خوابگاه خود (که در بهشت برایش در نظر گرفته شده)

وَ آمَنِ يَوْمِهِ وَ قَدْ عَبَرَ مَعْبَرَ الْعَاجِلَةِ حَمِيداً

و ايمن از روزش از گذرگاه دنيا گذشته و ستوده شده

وَ قَدَّمَ زَادَ الْآجِلَةِ سَعِيداً وَ بَادَرَ مِنْ وَجَلٍ

و توشه آخرت را پيش فرستاده و خوشبخت گرديده و از ترس شتاب كرد

قسمت های فوق از فرمایشات امیرالمومنین علیه السلام تایید دیگری است بر این مطلب که انسان خردمند در قبر خودش آسوده و ایمن است و گذرگاه دنیا را عبور کرده و ستوده شده است . آسودگی و احساس امنیت متعلق به روح با احساس و شعور است و برای مرده بی حرکت و بدون علائم حیات ، معنا ندارد.

وَ أَكْمَشَ فِي مَهَلٍ وَ رَغِبَ فِي طَلَبٍ

و در دنيا كه مهلتش دادند و در طلب خوشنودى پروردگار شوق داشت

وَ ذَهَبَ عَنْ هَرَبٍ وَ رَاقَبَ فِي يَوْمِهِ غَدَهُ

و براى گريختن رفت و در امروز مراقب فردايش بود

وَ نَظَرَ قُدُماً أَمَامَهُ فَكَفَى بِالْجَنَّةِ ثَوَاباً وَ نَوَالًا

و آنچه كه در پيش داشت پيش از رحلت ديد،پس بهشت بجهت ثواب و بخشش كافى است

وَ كَفَى بِالنَّارِ عِقَاباً وَ وَبَالًا وَ كَفَى بِاللَّهِ مُنْتَقِماً وَ نَصِيراً

و دوزخ بجهت عذاب و سختى بس است و كافى است كه خداوند انتقام گیرنده و مدد رساننده باشد

وَ كَفَى بِالْكِتَابِ حَجِيجاً وَ خَصِيماً

و بس است كه قرآن احتجاج کننده و مخاصم باشد

الوصية بالتقوى‏ أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِي أَعْذَرَ بِمَا أَنْذَرَ

وصيّت و سفارش من بشما پرهيزكارى است و ترس از خدا كه بوسيله آنچه ترسانده جاى عذر باقى نگذاشته

وَ احْتَجَّ بِمَا نَهَجَ وَ حَذَّرَكُمْ عَدُوّاً نَفَذَ فِي الصُّدُورِ خَفِيّاً

و بآنچه واضح و آشكار نموده حجّت تمام كرده است و شما را از دشمنى ترسانيده كه نفوذ ميكند در سينه‏ها به طور پنهانى

وَ نَفَثَ فِي الْآذَانِ نَجِيّاً فَأَضَلَّ وَ أَرْدَى وَ وَعَدَ فَمَنَّى

و بصورت خير خواهى در گوشها سخن مى‏گويد، پس گمراه كرده و تباه مى‏سازد و وعده داده آرزومند مى‏گرداند

وَ زَيَّنَ سَيِّئَاتِ الْجَرَائِمِ وَ هَوَّنَ مُوبِقَاتِ الْعَظَائِمِ

و جرمهاى بد را آرايش مى‏دهد و گناهان بزرگ هلاك كننده را آسان جلوه مى‏دهد

حَتَّى إِذَا اسْتَدْرَجَ قَرِينَتَهُ وَ اسْتَغْلَقَ رَهِينَتَهُ

تا آنكه بتدريج پيرو خويش را فريب داده و مانند رهن و گرو در قيد و بند اطاعت خود در آورد

أَنْكَرَ مَا زَيَّنَ وَ اسْتَعْظَمَ مَا هَوَّنَ وَ حَذَّرَ مَا أَمَّنَ

آنچه كه زينت و آرايش داده بود انكار ميكند و آنچه كه آسان وا نمود کرده بود بزرگ مى‏شمرد و از آنچه كه ايمن كرده بود مى‏ترساند ‏

حضرت امیر (ع) پس از توصیه به تقوای الهی و انذار از وساوس شیطان ، چگونگی فرارسیدن مرگ را توصیف می فرمایند :

وَ أَنَّةٍ مُوجِعَةٍ وَ جَذْبَةٍ مُكْرِبَةٍ وَ سَوْقَةٍ مُتْعِبَةٍ

و مرگ برای او حالتی بی تابانه و کششی غمگینانه و حرکتی رنج آور است

ثُمَّ أُدْرِجَ فِي أَكْفَانِهِ مُبْلِساً

او در كفنها پيچيده ميشود در حالت نوميدى

حالت نوميدي برای بدن نيست و روح انسان را در برمی گیرد . در صورتي كه عبارت(( ثُمَّ أُدْرِجَ )) بدن را شامل می شود.

وَ جُذِبَ مُنْقَاداً سَلِساً

و كشيده می شود در حالتى كه فرمانبردار و آرام است

در قسمت فوق امیرالمومنین (ع) توصیف می فرمایند که بدن انسان مرده است ، ولی روح انسان این حالات را میفهمد

ثُمَّ أُلْقِيَ عَلَى الْأَعْوَادِ رَجِيعَ وَصَبٍ وَ نِضْوَ سَقَمٍ

بعد او را روى تخته‏هاى تابوت مى‏اندازند وا مانده و از حال رفته ، مانند شتر از سفر باز گشته و رنجور كه از جهت بيمارى لاغر گرديده است

جمله ((أُلْقِيَ عَلَى الْأَعْوَادِ)) نیز از بدن سخن می گوید ، به همانگونه که عبارت ((تَحْمِلُهُ حَفَدَةُ الْوِلْدَانِ)) ، در فرمایش بعدی مولا علی علیه السلام ، نیز مربوط به حمل بدن می باشد ، بدني كه روح از آن نا اميد شده و حضرت در فرازهای پیشین از پوسیدگی آن سخن گفتند

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید