پرسش: برخورد امثال آقایان طباطبائي و برقعي و ساير پيروان مشرب سلفي گري با عصمت انبياء چگونه است؟

پاسخ :
مشكل اساسي آقای برقعي و آقای طباطبايي و امثالهم آن است كه آنها پيامبر را معصوم نمي دانند بعد مي گويند حضرت در ابلاغ رسالت معصوم است و در كارهاي شخصي خودش معصوم نيست. و نه تنها پيامبر اسلام كه هيچ پيامبري را معصوم نمي دانند. آياتي را نیز در عدم عصمت انبياء مي آورند. سيد مرتضي كتاب تنزيه الانبياء را نوشته و آياتي از قبيل عَفَا اللّهُ عَنكَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمْ - توبه 43 را كه درباره ذنب است رفع شبه نموده است. در اينجا لازم به توضيح است كه متاسفانه تعدادی از آیات قرآن، به نادرستی ترجمه و تبیین می گردد.

به عنوان مثال می توان به آیه: عَبَسَ وَ تَوَلَّى أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى‏/عبس 23 اشاره نمود که اگرچه خطاب به پیغمبر می باشد ولی منظور از آن برخی از اشراف قریش می باشد.
هر انسان عاقلی می فهمد که از خدای حکیم جمله خلاف عقل صادر نمی گردد لذا در برخی از آیات ما حق نداریم حکم به ظاهر لغوی بکنیم چرا که نتیجه چنین ترجمه ای با عقل در تضاد خواهد بود. مثلاً خدا می فرماید يدالله فوق ایدیهم. اگر کسی در این جا ید الله را به معنای دست جسمانی ترجمه نماید اگرچه در ترجمه لغوی خطا نکرده ولی منظور خدا را از این آیه در نیافته است. به همین ترتیب، بایستی در مورد عصمت پیامبران هم عمل نمود. عصمت پيامبر از نظر عقل ثابت می باشد و به دلیل اين ثبوت، لازم است آياتي را كه ظاهراً با عصمت پیامبر در تضاد است توضيح دهيم.
مسئله بسیار مهم دیگری که وجود دارد این است که حتما باید بررسی شود در آیاتی که سلفیان به عنوان دلیل بر عدم عصمت انبیاء ارائه می کنند، آیا بیان و مفهوم آیه مطابق با مقصود آنان می باشد یا خیر؟ چرا که در اكثر آیاتی که مورد ادعای سلفیان است چنین مفهومی در بیان و مفهوم آیه وجود نداشته بلکه تنها این تبحّر آنان در تغییر و تحریف و مصادره به مطلوب از معنا و مفهوم آیات است که شبه عدم عصمت انبیاء را مطرح می سازد.

 

 

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید